پارت جدید
لایتو به سمت ایاتو رفت تا خواست دهنش باز کنه
ایاتو= حوصلتو ندارم لایتو برو گمشوووو
لایتو=اویا اویااا حتا اگه دمورد یه پیچی چان باشه
ایاتو= بیبن من از رجی نمیترسم ولی حوصله کله زدن باهاش ندارم تو حوصله داری باز به حرف های دور از ادب اون گوش بدی
لایتو=نهههههه. ولی نمیفهمه رفت تو جنگل هیچ کس اون جنگل بلد نیست گم میشه رجیم پرسید میگیم گم شده بود کمکش کردیم این دیگه که دور از ادب نیست هست؟
ایاتو= جالب شد حالا این پیچی چان کجاست (پیچی چان با تنه گفت)
ویو ساکورا
دستم خسته شده بود ساعت ها راه رفتم پاهام خسته ودیگه نا نداشتم تصمیم گرفتم که استراحت کنم نشستمو به دخت تکیه دادم قبلش مطمعن شدمکه وسایل طراح وابرنگ بزرگم خراب نشه توی کیفم اب برداشتمو خوردم دوباره سرم به درخت تکیه دادمهمنجوری که چشام بسته بود
ساکورا=چرا اینجا اینقدر پیچیده شده قبلا من توی این جنگل گم نمیشدم چخبره شاید من یادم نمیاد چیکار کنم
عین یه دیونه داشتم باخودم حرف میزدم هم میخواستم زنگ بزنم ادم ولی دیگه کاری باهاش نداشتم
اه بزرگی دادم خواستم به روبرو نگاه کنم که با دیدن چیزی که روبروم بود دهنم وا موند
چطور بود؟
اگه غلط املایی بود ببخشید
بار اولم رمان مینویسم نیاز به نظراتتون دارم
این باهش عکس رمان چطوره خوبه
تو کامنت بگید
وفالو
لایک فراموش نشه 😍
کپییی هم حرامه
منکه نبیبنم که کپی کردی ولی وجدان داشته باش که این همه منو وقت میزارم حداقل به اسم خودم باشه فقط اجازه بگیر کار سختی نیست
ایاتو= حوصلتو ندارم لایتو برو گمشوووو
لایتو=اویا اویااا حتا اگه دمورد یه پیچی چان باشه
ایاتو= بیبن من از رجی نمیترسم ولی حوصله کله زدن باهاش ندارم تو حوصله داری باز به حرف های دور از ادب اون گوش بدی
لایتو=نهههههه. ولی نمیفهمه رفت تو جنگل هیچ کس اون جنگل بلد نیست گم میشه رجیم پرسید میگیم گم شده بود کمکش کردیم این دیگه که دور از ادب نیست هست؟
ایاتو= جالب شد حالا این پیچی چان کجاست (پیچی چان با تنه گفت)
ویو ساکورا
دستم خسته شده بود ساعت ها راه رفتم پاهام خسته ودیگه نا نداشتم تصمیم گرفتم که استراحت کنم نشستمو به دخت تکیه دادم قبلش مطمعن شدمکه وسایل طراح وابرنگ بزرگم خراب نشه توی کیفم اب برداشتمو خوردم دوباره سرم به درخت تکیه دادمهمنجوری که چشام بسته بود
ساکورا=چرا اینجا اینقدر پیچیده شده قبلا من توی این جنگل گم نمیشدم چخبره شاید من یادم نمیاد چیکار کنم
عین یه دیونه داشتم باخودم حرف میزدم هم میخواستم زنگ بزنم ادم ولی دیگه کاری باهاش نداشتم
اه بزرگی دادم خواستم به روبرو نگاه کنم که با دیدن چیزی که روبروم بود دهنم وا موند
چطور بود؟
اگه غلط املایی بود ببخشید
بار اولم رمان مینویسم نیاز به نظراتتون دارم
این باهش عکس رمان چطوره خوبه
تو کامنت بگید
وفالو
لایک فراموش نشه 😍
کپییی هم حرامه
منکه نبیبنم که کپی کردی ولی وجدان داشته باش که این همه منو وقت میزارم حداقل به اسم خودم باشه فقط اجازه بگیر کار سختی نیست
- ۸۵۴
- ۱۴ مرداد ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط